Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-03@03:57:29 GMT

شغل ها و لقب های جالب دوره صفویه را بشناسید

تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۷۸۷۷۹

شغل ها و لقب های جالب دوره صفویه را بشناسید

در دوره صفویه هم مشاغل و مناصب بسیاری مرتبط با دربار وجود داشت که هر کدام از آن‌ها از نظر مرتبه و مقام جایگاه بسیار خاصی داشتند.

 در دوره صفویه صدر رئیس نهاد مذهبی بود. وی از تشکیلات سیاسی قدرت می‌گرفت. صدر به همراه دیگر اعضای طبقات مذهبی اداره امور نظامی را هم بر عهده داشت. در دوره صفویه اولین وظیفه صدر متحد کردن مردم از طریق ترویج و تبلیغ مذهب شیعه بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نخستین فردی که در دوره صفویه موفق شد به این مقام دست پیدا کند فردی گیلانی به نام قاضی شمس الدین لاهیجی بود. وی در دوره‌ای که شاه اسماعیل در گیلان نیز اقامت داشت به او فارسی و عربی را آموخت. مقام صدر اگرچه ریاست نهاد مذهبی را بر عهده داشت، اما باید از تشکیلات سیاسی هم پیروی می‌کرد. به همین علت کشمکش‌هایی بین صدر و وکیل نفس نفیس همایون همیشه وجود داشت و در دوره شاه اسماعیل و طهماسب همیشه روابط بین این دو مقام تیره و تار بود.

ملاباشی

بزرگترین مقام روحانی را ملاباشی در دوره صفویه دارا بود و ریاست همه روحانیون را هم به عهده داشت. وی یکی از نزدیکترین افراد به شاه بود و هیچ یک از سادات و فضلا نمی‌توانستند نزدیک‌تر از او نزد شاه بنشینند.

از وظایف ملاباشی درخواست شهریه برای طالبان علم، برقراری عدالت، مستحقان، رفع ظلم از مظلومان، آموزش و تعلیم دعا، تحقیق در مسایل شرعی و دینی، شفاعت مقصران و دیگر امور شرعی بود. در سال‌های آخر حکومت هم شاه سلطان حسین فردی به نام ملا محمد حسین، مقام ملا باشی را داشت.

شیخ الاسلام

 یکی دیگر از مقامات مهم دینی شیخ الاسلام که در دوره صفویه بود که با انتخاب صدر و با تصویب شاه به این مقام نیز منصوب می‌شد. وی حکم خود را در مورد مسائل دینی و حقوق مدنی بر مبنای فقه شیعی اثنی عشری صادر می‌کرد. او در کار‌های شرعی با قاضی هم شریک بود و تمامی کار‌های صدر توسط شیخ الاسلام و قاضی نیز انجام می‌شد.. در تمام شهر‌های عمده کشور، در دوره صفویه این دو نفر به کار‌های قانونی و امور مملکتی رسیدگی می‌کردند.

قاضی

یکی از مقامات عمده در دوره صفویه حاکم شرع یا قاضی بود. انتخاب او از سوی صدر و با تایید شاه انجام می‌گرفت. اگرچه او از نظر مقام بعد از شیخ الاسلام قرار داشت، اما از نظر تکالیف اداری و وظایف هم ردیف او بود.

او وظیفه قضاوت را بر عهده داشت و کارهایی، چون ازدواج و طلاق، عقد خرید و فروش و محضرداری را انجام می‌داد. قاضی به دعاوی شرعی می‌رسید و می‌توانست سرپرستی مال یتیم و فرد غایب را نیز بر عهده بگیرد و هر حکمی که می‌داد برای ماموران دولتی لازم الاجرا بود.

در این دوره سه محکمه در ایران وجود داشت. محکمه جنایی، مدنی و قانونی که ریاست دو محکمه اول با دیوان بیگی بود و اجرای احکام دیوان بیگی توسط داروغه اجرا می‌شد. او از زندان‌ها محافظت می‌کرد و رسیدگی به مسائل کوچک جنایی نیز به عهده او بود.

امیر شکارباشی

 یکی از امرای مهم امیر شکارباشی در دوره صفویه بود که همه مسئولان امر شکار زیر نظر و تابع وی بودند و با تایید امیر شکارباشی حقوق و مواجبشان را هم دریافت می‌کردند. بیش از دویست عضو زیردست وی بودند که تنها ماموریت نگهداری از مرغان شکاری را نیز بر عهده داشتند و از این مرغان برای صید غاز، درنا و اردک استفاده می‌کردند. در آن دوران درآمد امیر شکارباشی ششصد تومان بود.

توپچی باشی

رییس توپچیان توپچی باشی، مین باشیان جارچیان توپخانه و یوزباشیان بود و مواجب و حقوق این دسته و کار‌های مرتبط با توپخانه نیز بر عهده او بود.

امیر آخور باشی

رسیدگی به اسبان شاهی به عهده امیر آخور باشی بود و او اسب‌ها را برای سواری شاه آماده می‌کرد. وی مسئول رسیدگی به کار‌های مهتران و سقایان بود و جیره و مواجب آن‌ها به تایید او انجام می‌گرفت. او بر کار نعلبندان و دامپزشکان (بیطان) هم نظارت می‌کرد و عواید او از عوارضی که از مراتع و چراگاه‌ها دریافت می‌کردند تامین می‌شد. وی هر جا اسب خوب و اصیلی می‌دید آن را برای پادشاه ضبط می‌کرد. مواجب او در آن دوره هشتصد تومان بود.

مقام مستوفی در دوره صفویه

در دربار دوره صفویه جمع کردن عواید مملکت را دو تن بر عهده داشتند که هر دو نام مستوفی داشتند. یکی مستوفی خاصه و دیگری مستوفی الممالک. مستوفی الممالک عهده دار دفترخانه‌ای بود که عواید مملکت و پرداخت تعهدات زمینداران در آن انجام می‌گرفت. انتساب کلیه مستوفیان بر عهده وی بود و افرادی، چون اوارجه نویس، صاحب توجیه و ضابطه نویس زیر دست او بودند.

نظارت بر امور مالی دربار نیز به عهده مستوفی خاصه بود و ظاهرا در رده پایین تری از مستوفی الممالک قرار داشت.

مجلس نویس

در دوره صفویه مجلس نویس جایگاه منشی امروز قرار داشت. یکی از وظایف وی پاسخ به نامه‌هایی بود که برای شاه ایران نوشته می‌شد. او تمام اوامر شاه را تحت عنوان «حسب الامر اعلی» می‌نوشت و طغرا کشیدن بر فرمان شاه به عهده او بود. وی جواب عرایض را می‌داد و حدود ده نفر نامه نویس و رقم نویس زیر دست او فعالیت می‌کردند.

خلیفه الخلفادر دوره صفویه

یکی از مناصب درباری در دوره صفویه خلیفه الخلفاء بود که در جمعه شب‌ها دراویش و صوفیان را در توحید خانه جمع می‌کرد و بین آن‌ها نیز نان و حلوا پخش می‌کرد و به ذکر لااله الاالله می‌پرداخت.

او در شب‌های غیر جمعه نیز وظیفه نان و طعام دادن به درویشان را هم بر عهده داشت. وی چند نفر خادم باشی، عمله توحید خانه و خلیفه را برای وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در مملکت تعیین می‌کرد. خلیفه الخلفا نایب و استاد شاه بود و غالبا از میان ایلات و قبایل نیز انتخاب می‌شد، زیرا اکثر صوفیان از قبایل ترک بودند و شاه از طریق خلیفه الخلفا نظارت بر صوفیان را برعهده داشت. برای شاهان وجود صوفیان ضرورت داشت. پادشاهان به عنوان وجودی الهی مرشد کامل صوفیان بودند و وفاداری آن‌ها به پادشاه موجب می‌شد در مواقع بحرانی به او کمک کنند.

القاب مقربان در دوره صفویه

ایشیک آقاسی باشی

وی مسئولیت اداره حرم پادشاه را نیز برعهده داشت و محرم‌ترین و پیرترین، و کهنترین فرد دربار بود. او انسانی بسیار صالح و متدین بود و شبانه روز نیز در حرم حضور داشت. ایشیک آقاسی نظم امور حرم را به عهده داشت و امر و نهی از وظایف او بود.

حکیم باشی

حکیم باشی ریاست همه پزشکان را هم برعهده داشته و در تمامی مجالس خصوصی و عمومی نیز شرکت می‌کرد. طبابت شخص شاه بر عهده او بود. وی حقوق پزشکان و پرداخت آن را برعهده داشت. ۶۸ ملازم دیوان زیر نظر او بودند و اگر بزرگان و والیان از دربار تقاضای طبیب می‌کردند او مسئول انتخاب و اعزام طبیب بود.

 از هزار تومان درآمد حکیم باشی بیشتر بود و بر اساس تقرب و نزدیکی به شاه درآمدشان هم تغییر می‌کرد. در صورت مرگ شاه موقعیت حکیم باشی هم به خطر می‌افتاد. گاهی از مقام خود عزل می‌شد به زندان می‌افتاد و اموالش مصادره می‌شد و ممکن بود کشته شود.

منجم باشی

 همکار حکیم باشی، منجم باشی بود. وی نیز هر روز به دربار می‌آمد و ساعات سعد و نحس را نیز تعیین می‌کرد. این ساعات در مواردی، چون مسافرت، بریدن پارچه برای پادشاه و پوشیدن لباس نو بسیار تعیین کننده بود. اعتقاد به مبارکی و یا نحس بودن زمان نزد شاهان صفوی بسیار زیاد رایج بود و تعداد منجمان در دوره شاه سلیمان بسیار افزایش یافته بود. منجمان فهرستی از ستارگان همراه خود داشتند و در هر لحظه خوش یمن بودن و یا بد یمن بودن زمان را نیز گزارش می‌دادند.

معیر الممالک

معیر الممالک نیز امور مربوط به ضرابخانه را بر عهده داشت. هیچ کس حق نداشت در کار‌های معیران دخالت کند. معیرالممالک نیز بر تولید فلزات گرانبها نظارت کرده و در سرتا سر ایران هم نمایندگی داشت. سکه زنان، صرافان، زرکشان و استادان دستگاه‌های سکه زنی زیر نظر او فعالیت می‌کردند.

مهر دار

در دوره صفوی مهر دار مسئول حفظ و نگهداری از مهر‌ها بود. وی در روز‌های تشریفاتی، مهر شاه را که زنجیری طلا به آن متصل بود همراه خویش می‌آورد. بر روی این زنجیر جواهرات بسیاری می‌نشاندند و روی آن را مینا کاری انجام می‌دادند. مهردار این زنجیر را به خود می‌آویخت.

پنج مهر دیگر شاه نیز در اختیار وی بود و عرایض و تقاضا‌هایی که شاه هم تایید می‌کرد را مهر کرده و به دست متقاضیان می‌داد. اما مهر مخصوص شاه دست مادر شاه یا گیس سفید حرم بود که به آن «مهر همایون» می‌گفتند. از این مهر هم در حرم و برای عریضه‌ها استفاده می‌شد.

منشی الممالک

منشی الممالک را می‌توان هم رده با وزیر امور خارجه دانست. وی بسیار با نفوذ بود و در شورای سلطنتی محرم و راز بود و بخشی از مکاتبات شاه در حیطه مسئولیت وی بود.

یساولان صحبت

این دسته از افراد هم معادل با آجودان یا نگهبانان امروزی بودند. آن‌ها اغلب از خاندان امیرزادگان بودند و در مجالس عام هم در برابر پادشاه می‌ایستادند. یساولان چوبی به دست می‌گرفتند و در مجالس رسمی کنار ایشیک آقاسی باشی می‌ایستادند. یساولان پاسدارانی بودند که مراقبت از پادشاه و همسران وی به هنگام عبور از خیابان‌ها و معابر را نیز بر عهده داشتند و تعداد آن‌ها به هفتصد نفر می‌رسید.

قاپوچیان در دوره صفویه

قاپوچیان نیز به دو دسته تقسیم می‌شدند. قاپوچی باشی دیوان و قاپوچی باشی خلوت. در ساختار دربار یکی از در‌های ورود به دربار به عموم دیوانیان هم اختصاص داشت و در دیگر به قسمت مخصوصی راه داشت که به آن خلوت می‌گفتند. قاپوچی باشی دیوان مسئولیت امر و نهی در دولت خانه میدان، سمت چهار حوض و سمت مطبخ را عهده دار بود و قاپوچی باشی خلوت امور مجالس خلوت را مدیریت می‌کرد.

مهماندار باشی

مهماندار باشی نیز مسئول پذیرایی از میهمانان دربار و هم سفرا بود. او درخواست‌های مهمانان را به وزیر اعظم اطلاع می‌داد و در میهمانی‌ها و ضیافت‌ها آنان را از خانه به دربار و برعکس همراهی می‌کرد و در طول اقامت مهمانان در دربار نیز تلاش می‌کرد تا مدت اقامت آن‌ها لذت بخش و مطبوع باشد.

جبه دار باشی

در دوره صفویه جبه دار باشی مقام ناظر بزرگ دربار را داشت. در مخزن جبه دار، انواع شمشیر، اسلحه، ساعت و انواع اشیاء هنگفت قیمتی، چون طلا و نقره و مروارید و سنگ‌های قیمتی وجود داشت. اگر برای چیزی یا شیئی در دربار به عمد مشکلی پیش می‌آمد وی باید حساب پس می‌داد و برای جبران خسارات پیش آمده گاهی دو گوش جبه دار را می‌بریدند.

نقش میرآب در دوره صفویه

او مدیریت نهرها، ومجرا‌های آب و آب‌های جاری را بر عهده داشت. با جریان یافتن آب از کوهستان نیز او با درایت این آب‌ها را به نهر‌های مختلف تقسیم می‌کرد و نظارت می‌کرد تا آب از روستایی به روستای دیگر جریان یابد و درست توزیع شود.

شاه بندر

او نیز رئیس گمرک دریایی و رئیس بندر بود. مدت خدمت شاه بندر یک سال بود و یکی از درباریان همیشه به این سمت گماشته می‌شد. بعد‌ها به جای سمت شاه بندر عنوان «کنسول» به کار رفت و در اصطلاح به کنسولگری، شهبندری نیز می‎گفتند.

مهتر

 یکی از خسیس‌ترین و کریه‌ترین افراد در دوره صفویه مهتر‌ها بودند و همیشه خواجه بوده و مدام در قصر شاه زندگی می‌کردند.

توشمال باشی

توشمال باشی بر آشپزخانه و خرج و مخارج مرتبط بر آن نظارت داشت و هم می‌توانست هر غذایی را که برای شاه می‌آورند برای خود نیز بردارد، زیرا در جمع کردن سفره هم حضور داشت. وی چاقویی داشت که آن را در ظرف خوراک مورد علاقه اش فرو می‌برد و بلافاصله آن خوراک را به منزل او می‌بردند. او علاوه بر غذای خود حدود ۲۰۰ تومان نیز درآمد داشت.

ادون دار باشی

او ریاست و سرکردگی افرادی را نیز بر عهده داشت که مسئول جمع کردن هیزم برای دربار شاه بودند و درآمد وی چهل تا پنجاه تومان بود.

معمار باشی

وی مسئول تهیه طرح و نقشه برای بنا‌های سلطنتی بود و ناظر بنایی بود که شاه هم طرح آن را به تصویب رسانده بود.

جایگاه جارچی باشی در دوره صفویه

در دوره صفویه جارچی باشی یکی از مشاغل بود که فرمان‌های شاه را در میادین عمومی با صدایی رسا و بلن داعلام می‌کرد. وی گا‌ها جارچی‌هایی را تحت فرمان خود داشت که این وظیفه را به آن‌ها محول می‌کرد.

چالشجی باشی

در دوره صفویه چالشچی باشی رهبر موسیقی بود. تمامی نوازندگان با ساز‌های گوناگونی، چون طبل، نی، نقاره، انواع ساز‌های زهی و آوازخوانان زیر نظر چالشچی باشی فعالیت می‌کردند.

برخی از مناصب نیز از اهمیت کمتری نیز برخوردار بودند، چون زمین دار باشی (کسی که مسئولیت نگهداری از زمین اسبان را به عهده داشت. اوزنگی قورچیسی (کسی بود که برای سوار شدن پادشاه رکاب اسب را نگاه می‌داشت) یای قورچیسی (کسی که مسئول نگهداری تیر و کمان پادشاه بود).

آشنایی با این اصطلاحات ما را با برخی از مناصب درباری آشنا می‌کند و اطلاعاتی در مورد سیاست و کشورداری پادشاهان صفوی نیز در اختیارمان می‌گذارد.

منبع: تاریخ ما

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: دوره صفویه شغل بر عهده نیز بر عهده شیخ الاسلام عهده او حکیم باشی دار باشی زیر نظر جبه دار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۷۸۷۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دانشجویی که فرمانده جنگ بود

محسن وزوایی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاست‌های مداخله‌گرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانش‌آموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهده‌دار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول» یاد فرمودند.

به گزارش ایسنا، محسن وزوایی، ۵ مرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، متولد شد. او در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمن‌های اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیت‌های سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد.

در سال‌های ورودش به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان می‌داد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی (ره) به ایران، در همه صحنه‌ها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.

او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش می‌کشید و در درگیری‌های مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹ بهمن تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حضوری پرثمر داشت. محسن وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرت‌آباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد.

وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاست‌های مداخله‌گرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانش‌آموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهده‌دار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول» یاد فرمودند.

محسن وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دوره‌ای فشرده، آموزش‌های چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات عملیات را به عهده گرفت.

محسن وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونه‌ای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حمله‌ای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک هم‌رزمان خود، ارتفاعات حساس و سوق‌الجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.

در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طرح‌ریزی شده بود، محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه می‌داد.

در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند.

محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندی‌های «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمی‌کرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد می‌کشم، بیشتر لذت می‌برم و احساس می‌کنم از این طریق به خدای خودم نزدیک می‌شوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکه‌ای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود.

او در طول جنگ تحمیلی، در عملیات‌های متعدد با مسئولیت‌های گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در عملیات «مطلع الفجر» فرمانده بود. در اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه (ص) شد که در عملیات «فتح المبین»، این گردان نوک عملیات بود.

با تأسیس «تیپ ۱۰ سیدالشهدا»، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات «الی بیت المقدس» شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام شد و محسن وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهده‌دار شد.

محسن وزوایی، ، پس از ماه‌ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیات‌های متعدد و به ویژه «الی بیت المقدس»، سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، در ۲۲ سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مارک‌های  پرفروش‌ چرخ خیاطی خانگی در ایران را بشناسید
  • علائم فشار خون بالا را بشناسید
  • درس اخلاق | چرا باید صابر باشیم؟
  • علائم شایع کم کاری تیروئید را بشناسید
  • عوارض اختلال افسردگی مزمن چیست؟/ راهکارهای درمان را بشناسید
  • علائم و نشانه‌های مالاریا را بشناسید
  • شهید جوادی را بهتر بشناسید
  • کری مک‌منمن با توخل: گفتم موفق باشی، نه اینکه ببری!
  • نماهنگ | حال خوب کارگر، حال خوب جامعه
  • دانشجویی که فرمانده جنگ بود